کد مطلب:301519 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:140

اموال و صدقات حضرت زهراء


حضرت زهرا علیهاالسلام دارای هفت باغ بود كه رسول خدا آنها را به دستور پروردگار متعال به آن حضرت بخشیده بود، نام این باغها «حوائط سبعه و العوالی» بود.

طریحی در مجمع البحرین گوید: حضرت فاطمه دارای هفت باغ بود از آن جمله «عواف» به عین مهمله وفاء- و مثیب (بر وزن منبر) با ثا: سه نقطه و باء بعد از یاء و حسنی، و مال ام ابراهیم علیه السلام، و حائط به معنای دیوار و نخلتسان خرما است در صورتی كه دیوار داشته باشد. [1] .

و نیز گوید: «العوالی» دهكده هائی در قسمت زمینهای شمالی و جنوب شهر مدینه به فاطمه چهار میل بود و دورترین آنها از ناحیه نجد به فاصله هشت میل قرار داشت و منسوب به عوالی برخلاف قاعده و قیاس علوی می شود، و در كتاب «المغرب» به نقل از آن چنین آمده كه: «العوالی» جائی است در نیم فرسخی مدینه [2] .

این امال و باغات متعلق به فردی یهودی به نام مخیریق بود كه به رسول خدا ایمان آورده و در ركاب حضرت جنگید و كشته شد، و در هنگام


وفات گفت: اموالم در اختیار رسول خدا باشد به هر كس كه خواست بدهد.

علامه سمهودی شافعی گوید واقدی گفته است: مخیریق یكی از دانشمندان و پیشوایان دینی یهودی بنی النضیر بود به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد و اموالش را كه عبارت از هفت باغ و نخلستان دیواره دار بود در اختیار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قرار داد.

از محمد بن كعب روایت شده كه صدقات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عبارت بود از اموال مخیریق، در جنگ احد به یهودیان گفت: آیا شما نمی خواهید حضرت محمد را یاری دهید به خدا سوگند شما می دانید كه یاری او حق است، گفتند:امروز روز شنبه است، گفت: برای شما شنبه ای وجود ندارد، شمشیرش را گرفته و بهخدمت رسول آمده و در ركاب آن حضرت جنگید تا اینكه بر اثر جراحات وارد نقش زمین بست، به هنگام وفات گفت: اموالم در اختیار حضرت محمد باشد در هرجا كه خواست خرج كند.

در همین كتاب آمده عبدالحمید گوید: وی اموال فراوانی داشت و تمام صدقات حضرت رسول همین اموال و باغات او بود، گوید: حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: مخریق بهترین فرد یهود بود.

و در همین كتاب نیز آمده این صدقات از جمله چیزهائی بود كه حضرت فاطمه رضی الله عنها آنها را از ابوبكر مطالب كرد، و هم چنین سهم آن حضرت را از خیبر و فدك درخواست نمود.

و در همین كتاب نیز آمده: ابن شبه درباره آنچه كه در مورد صدقات حضرت رسول آمده از ابن شهاب روایت كرده كه این صدقات اموال مخریق بود، چنانكه خواهد آمد و از آن جمله «مشربه ام براهیم» را برشمرده است... آنجا را بدان جهت «مشربه ام ابراهیم» می نامیدند كه مادر حضرت ابراهیم فرزند رسول خدا او را در آنجا وضع حمل كرد به هنگام زایمان دست به یكی از چوبهای آن «مشربه» گرفته بود و آن چوب در روزگار ما مشهود و معروف است...


در «صحاح اللغه» آمده كه «مشربه» به كسر «میم» ظرفی است كه در آن آب می آشامند و «مشربه» به فتح «میم» به معنای غرفه است و همچنین «مشربه» به ضم راء و مشارب به معنای «علالی» است و در عبارات آنجا نیامده كه این كلمه بر باغ و بستان اطلاق شده باشد و ظاهر چنین به نظر می رسد كه یك مكان بلندی در آن باغ بود و آنجا یكی از صدقات حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود، و این مطلب مناسبتر است با روایتی كه قبلا از ابن شبه در علت نامگذاری آن نقل شد.

ابن عبدالبر در «الاستیعاب» گوید: «زبیر» یادآور شده كه «ماریه» فرزند خود ابراهیم را در «العالیه» در جائی كه امروز به آن «مشربه ام ابراهیم» گفته می شود در «قف» [3] زائید. عمره از عایشه حدیثی را آورده كه وی نسبت به «ماریه» خوشش آمد و اولین بار كه او را دید وی را به خانه «حارثه بن عمان» برد كه همسایه ما بود و شبانه روز نزد او بود به طوری كه ما از این كار ناراحت شدیم بعد حضرت او را به «العالیه» برد و مرتب به آنجا رفت و آمد می كرد و این بار بر ما گرانتر آمد بعد خداوند به او فرزندی عنایت كرد و ما را از داشتن فرزند محروم ساخت. [4] .

محدث قمی گوید: حوائط و باغات فدك اموال خالصه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود به دستور خداوند متعال به حضرت فاطمه علیهاالسلام بخشید... زمین درهم پیچیده شد تا اینكه به فدك رسید، جبرئیل كلیدهای قریه فدك را گرفته و درهای آن شهر را گشود و خانه حضرت رسول در خانه ها و محلات آن جا بود، جبرئیل گفت: این مكان جائیست كه خداوند آن را ویژه تو گردانیده و به تو بخشیده است، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود:


مادرت خدیجه از پدرت محمد مهریه ای طلب داشت، و پدرت فدك را به عنوان مهریه مادرت به تو بخشیده است تا بعد از آن به تو و فرزندانت تعلق داشته باشد، سند این بخشش را علی علیه السلام بر روی چرمی نوشت و بر آن گواهی خود و ام ایمن و یكی از غلامان حضرت رسول را نوشت و همگی امضاء كردند.

سید بن طاووس در «كشف المحجه» در ضمن واصایا و سفارشات خود به فرزندش می گوید: جد تو حضرت محمد فدك و عوالی را به مادرت فاطمه علیهاالسلام بخشید و به روایت شیخ عبدالله بن حماد انصاری در آمد سالانه آن بیست و چهار هزار دینار و به رویت دیگران هزار دینار بود. [5] .

از حضرت باقر علیه السلام روایت شده كه بعد از آنكه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از فتح خیبر فارغ شد پرچمی را آماده كرده و فرمود كیست كه این پرچم را به دست گرفته و حقش را بازستاند؟ حضرت تصمیم گرفته بود كه لشكری را به باغهای فدك گسیل دارد، زبیر از جای حركت كرده و عرض كرد: من، حضرت فرمود:برو كنار، سپس به علی فرمود: یا علی، برخیز و پرچم را بگیر، حضرت پرچم را گرفته و به سوی فدك حركت كرد، با ساكنان فدك بدینگونه مصالحه فرمود كه خون آنان را نریخته و جانشان را حفظ كند و در مقابل باغات فدك ملك خاص و خالص رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم باشد، جبرئیل نازل شده و گفت: خداوند متعال به تو دستور می دهد كه حق ذی القربی را به او بدهی، حضرت پرسید، ای جبرئیل، خویشاوند و ذی القربی من كیست و حقش چیست؟ گفت: فاطمه است، باغهای فدك را به او ببخش، و خدا و رسولش را در آن جا سهمی نیست، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه علیهاالسلام را طلبیده و سند فدك را نوشته و به آن حضرت داد، این همان سندی است


كه بعد از رحلت آن حضرت، فاطمه علیهاالسلام آن را نزد ابوبكر آورده و فرمود این سندی است كه رسول خدا برای من و فرزندانم نوشته است. [6] .

از زید بن علی علیه السلام روایت شده كه از حضرت حسن بن علی علیهماالسلام روایت می كند كه فرمود: این وصیت فاطمه علیهاالسلام دختر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم است كه به راستی وصیت می كند كه باغات هفتگانه اش عبارتند از: العواف، الدلال، البرقه، المبیت (المثیب)، الحسنی، الصافیه، مال ام ابراهیم، به علی بن ابیطالب علیه السلام و در صورت در گذشت آن حضرت به حسن بن علی علیهماالسلام، و به برادرش حسین بن علی علیهماالسلام، به پسر بزرگتر بعد از پسر بزرگتر از اولاد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، بعد من تو را درباره خودم وصیت می كنم كه بعد از رسول خدا محبوتبرین جانها نزد من است، به هنگامی كه مردم مرا به دست خود غسل بده و حنوط و كفن كن و شبانه دفنم نمای و فلانی و فلانی را برجنازه ام حاضر نكن، در این وصیتم به تو بیش از این دیگر مطلبی ندارم و تو را تا هنگام دیدار به خداوند متعال می سپارم، خداوند بین من و تو در خانه خود و همسایگی نزدیكش جمع نماید این وصیت را علی علیه السلام به دست خود نوشت. [7] .

ابوبصیر (مقصود ابوبصیر مرادی است) از حضرت باقر علیه السلام روایت می كند كه آن حضرت فرمود: آیا وصیت حضرت فاطمه علیهاالسلام را به تو بگویم؟ عرض كردم: آری، حضرت بسته ای را بیرون آورد و نامه ای را از آن خارج كرده و چنین خواند:

به نام خداوند بخشنده مهربان، این آن چیزی است كه فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم وصیت كرده است، او به باغهای هفتگانه اش در: العواف، الدلال، البرقه، المبیت (المیثب خ- ل یه)، الحسنی، الصافیه، مال ام ابراهیم،به علی


بن ابی طالب وصیت كرد، بعد از درگذشت علی به حسن و بعد از او به حسین و بعد از او به بزرگترین فرزندانم، خداوند را بر این وصیت شاهد گرفت و مقداد بن اسود و زبیر بن عوام را نیز شاهد گرفت، علی بن ابی طالب این وصیت نامه را به دست خود نوشت.

این روایت را صدوق نیز به اسنادش از عاصم بن حمید، و كلینی از علی بن ابراهیم، از پدرش از ابن ابی نجران، از عاصم بن حمید نقل كرده اند، و نیز آن را از علی، پدرش، از ابن ابی عمیر، از عاصم بن حمید، مثل آن را روایت كرده است، و بسته و بقچه ای را ذكر نكرده است، و فرمود «به بزرگترین فرزندان من نه فرزندان تو» و نیز آن را از علی، از پدرش، از ابن ابی عمیر، از حماد بن عثمان، از ابوبصیر مثل همین را روایت كرده است با این تفاوت كه اسامی باغات هفت گانه را بعد از نام اولاد آورده است. [8] .



[1] مجمع البحرين، ماده حوط و علي.

[2] مجمع البحرين، ماده حوط و علي.

[3] قف: يكي از دشتهاي اطراف مدينه است كه عده اي از مردم مدينه در آن جا باغ داشتند- (لسان العرب)

[4] وفاء الوفاء 3/ 990- 996- 825- 826.

[5] سيفنه البحار، 2/ 350- 351.

[6] بحارالانوار 21/ 22/ 23.

[7] بحارالانوار 103/ 185- 186.

[8] وسائل الشيعه، 13/ 311.